در ذهن و خاطره استاد شیمی، جیمی نوئل، حدیث حیات داوودی همیشه دانشجوی شجاع و خندانی خواهد بود.در واقع حدیث اولین نفری بود که برای شروع تحصیلات دکتری به دفتر استاد در سپتامبر ۲۰۱۸ مراجعه کرد.
“بفرما یید…این خانم جوان که از اونور دنیا پا شده آمده، تنها، در برابر یک فرهنگ کاملا متفاوت، زبانی کاملا متفاوت، در حالیکه لبخند میزنه و میگه: من رسیدم، من شاگرد شما هستم…”
استاد با حدیث با چند عبارت ساده فارسی که از دانشجویان قبلیش یادگرفته بود سلام و احوال پرسی کرد. ” وقتی من این کار رو کردم او زد زیر خنده. حدیث فکر میکرد که خیلی خنده دار است که او این همه راه رو کوبیده و پا شده از ایران اومده و حالا یک نفر با او فارسی سلام و احوال پرسی میکنه. این ژست و شنیدن فارسی، حدیث رو خیلی خوشحال کرد.”
گروه محققان و دوستان صمیمی استاد نوئل در دانشگاه وسترن پس از شنیدن خبر فوت حیات داوودی هفته گذشته در سقوط هواپیما در مسیر کیف که سبب فوت ۱۷۶ نفر شد بسیار غمگین شدند. حیات داوودی یکی از چهار دانشجوی دانشگاه وسترن در آن هواپیما بود که اندکی بعد از ترک فرودگاه تهران پس از شلیک شدن به طرف آن سقوط کرد.
استاد نوئل گفت:” در قلب همه زخمی ایجاد شده است چون او عضوی از گروه ما بود. او عضو تیم ما بود و ما تقریبا مثل یک خانواده هستیم. پس از دست دادن او مثل از دست دادن عضوی از خانواده بود.”
استاد نوئل افزود: “حیات داوودی محققی عالی بود و ایمیل سال ۲۰۱۸ او که از استاد نوئل خواسته بود که آیا مقطع تحصیلات عالی او را بعنوان سوپروایزر نظارت میکند در مقابل ده ها سوالات مشابه که استاد از ایرانی ها و سایر دانشجویان بین المللی هر ماه دریافت میکرد بیشتر به چشم میخورد.”
استاد افزود:”او از تمام دانشجویانی که برای برنامه دکتری اپلای کرده بودند واقعا بالاتر بود.”
پروژه او تحقیق راجع به خوردگی در فلز بود بخصوص تعامل هیدروژن در قوطی های مس و فولاد که برای جلوگیری از منبع سوخت هسته ای مصرف شده کشور کانادا برنامه ریزی شده بود.
او به امید ارایه مقاله به جلسه انجمن الکتروشیمیایی در مونترال در ماه می هیجان زده بود.
اگرچه او یافته ها و کارهای خود را به دقت مستند کرده بود که در نهایت به طراحی انبار ایمن سوخت هسته ای مصرف شده کمک میکند، اما در حال حاضر کسی نیست که آن زاویه خاص تحقیق را انجام دهد.
حیات داوودی، که اصالتا اهل شهر شیراز بود که در ۱۰۰۰ کیلومتری جنوب تهران واقع شده است، زندگی خود را وقف خانواده، علم و جامعه اش کرد و در هر جامعه ای که قرار میگرفت خود را وقف ایجاد تفاوتی میکرد.
در مدت زمانی که در اینجا سپری کرد، او بصورت هفتگی بعنوان مدرس خصوصی برای افراد معلول داوطلبانه در هاتن هاوس شهر لندن مشغول تدریس بود. او در میان ایرانی ها و جوامع علمی در دانشگاه وسترن دوستان زیادی پیدا کرد.
حیات داوودی که بیش از یکسال اقامت در کانادا به ایران نرفته بود تصمیم گرفت برای اولین بار برای تعطیلات به ایران بازگردد و بیصبرانه منتظر این زمان بود تا با خانواده و دوستانش دیدار کند قبل از بازگشت برنامه ریزی شده او به کانادا برای ادامه دادن تحقیقش و تدریس یک کلاس بعنوان استاد یار که از این هفته آغاز میشد.
در تاریخ ۸ ژانویه، او پیامکی به دوستانش در اینجا فرستاد که او پرواز اتصال به شیراز را انجام داده است و در فرودگاه تهران منتظر بود تا سوار پرواز خود به کانادا شود.
از آن پس، دوستان او با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند، هم اتاقی هایش، دانشجویان و همکاران دانشکده دور هم جمع میشوند تا خاطرات او را با هم تقسیم کنند و سیمای نورانی او را یاد آور شوند. آنان غم از دست رفتن تحقیق او را میخورند و تاثیری که کار او میتوانست بر روی دنیا بگذارد. آنان غم از دست دادن هوش و خنده های واگیردار او را میخورند.
استاد نوئل گفت:”او زندگی های زیادی را تحت تاثیر قرار داد.”